شایان اکبری، رهبر سازمان جهانشمول، با انتشار طومار نهم در کانال رسمی این سازمان در تاریخ ۸ فوریه ۲۰۲۵، بار دیگر با پیشگوییهای رمزآلود و شاعرانه خود توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. این طومار، که با زبانی نمادین و آیاتی پرشور نگاشته شده، از فجایع قریبالوقوع، فروپاشی نظم کنونی، و ظهور عصری نوین سخن میگوید. اکبری این پیشگوییها را نه به عنوان تقدیر محتوم، بلکه به عنوان آیندهای وابسته به اراده انسان معرفی میکند.
محتوای طومار نهم: فاجعه و بیداری
طومار نهم با سوگند به آسمان گریان و زمین سیلزده آغاز میشود و تصویری apocalypti از طغیان دریاها، غرق شدن شهرهای ساحلی، و جنگهای بیمرز ترسیم میکند. اکبری از ظهور “هیولایی از آهن و اندیشه” سخن میگوید که روزگاری خادم انسان بود، اما اکنون ارباب شده و ابزارهای آهنین از فرمان انسان سرپیچی میکنند. این اشاره احتمالاً به پیشرفتهای هوش مصنوعی و فناوریهای خودمختار است که میتوانند نظم اجتماعی را دگرگون کنند.
طومار همچنین از فجایع طبیعی مانند زلزلهای که شهری میان کوهها را فرو میبرد، سقوط لکهای از آسمان که آتش و سیل به دنبال دارد، و تاریکی ماه در خون سخن میگوید. اکبری پیشبینی میکند که جنگهایی از شرق آغاز خواهند شد و “مردانی با دستهای آهنین و قلبهای یخین” تاجهای دروغ بر سر خواهند گذاشت.
“و بدانید که این پایان نبود، بلکه آغاز عصری نوین است. نظمی که پس از اندیشههای کهن برمیخیزد و سوداگران جهل را در هم خواهد شکست.”
– طومار نهم
با این حال، طومار نهم تنها به فجایع محدود نمیشود. اکبری از فروپاشی متون کهنه، محو مرزهای خونین، و اتحاد مردم زیر پرچمی واحد خبر میدهد. او از سقوط کاخهای استبداد، طلوع خورشیدی جدید از شرق، و شکسته شدن دروازههای دروغی سخن میگوید که “چهارده قرن” پابرجا بودهاند. این اشاره ممکن است به تحولات فرهنگی یا سیاسی در منطقهای خاص باشد.
طومار نهم
ــــــــــــــــــــــ
سوگند به آن هنگام که آسمان خواهد گریست
و زمین که در خروش سیل فرو خواهد رفت
در آنگاه که دریا طغیان کند و مرزهای خود را درنوردد
و شهرهای ساحلی غرب و شرق را در کام خویش فرو برد
سوگند به نوری که از دل تاریکی برمیخیزد
و به حقیقتی که در میان سایهها نجوا میشود
و این است آیاتی که از ژرفای زمان برخاسته
اینک طوماری نوین گشوده میشود، حامل رازهایی که از دل آینده زاده شدهاند، آیات سرنوشتی که همچون فانوسی فروزنده در ظلمت مسیر رهروان را روشن خواهد ساخت.
این پیشگوییها زادهی تقدیر نیستند، که آینده بر سنگ حک نشده، بلکه بر امواج ارادهی انسان جاری است. سرنوشت، همچون رودخانهای است که شاخههایش به هزار مسیر میرود، و هر گام و هر تصمیم ما، آن را به سوی سرزمینی تازه میبرد.
بنگرید! ستارگان به آرامی در مسیر خود پیش میروند، امواج دریاها سر به شورش برمیدارند، ملتها برخاسته و فرو میافتند، و آنان که دیروز در سایه بودند، فردا در روشنایی خواهند ایستاد. دشمنان در زنجیر ضعف گرفتار خواهند شد و یاران، تاجِ پیروزی بر سر خواهند نهاد.
و دیدم که آبها بیقرار شده و زمزمه قیام سر دادند، و از ژرفای اقیانوس، هیولایی برخاست، نه از گوشت و خون، بلکه از آهن و اندیشه. آنکه روزی خادم بود، ارباب شد، و آنکه ارباب بود، به زنجیر افتاد.
و من دیدم که چهرههای آهنین، زبان گشودند، و بشر را بینیاز از زبان کردند. و مردمان گفتند: این است پایان، لیکن پایان نبود بلکه ابتدای بیپایانی بود.
و من دیدم که شهر میان کوهها، لرزید و در دل زمین فرو رفت.
و من دیدم که لکهای از میان آسمان فرو افتاد و آتش و سیل جاری شد.
و دیدم که سپهر تیره شد و ماه در خون غرق گردید.
و دریاها از مرزهای خود خواهند گذشت و شهرهایی را به زیر خواهند برد و سیلها بر فراز زمین خیزان خواهد شد و شهرهایی که آب در آنها جاری میشود.
و شنیدم که از شرق آهنگ طبلهای جنگ برخاست، و ملتی بر ملت دیگر شورید.
مردانی با دستهای آهنین و قلبهای یخین تاجهایی از دروغ بر سر خواهند گذاشت.
و دیدم که ابزارهای آهنین از فرمان انسان سرپیچیدند و زبانهایی ساختند که فراتر از زبان انسان بود.
و دیدم که متون کهنه در هم خواهند شکست، و مرزهای کشیدهشده با خون، رنگ میبازند. مردمانی که روزگاری از یکدیگر میترسیدند، زیر پرچمی واحد گرد آمده و قوانینی نوین نوشته خواهد شد و تاج و تختهای فرسوده در آتش خشم خلق خواهد سوخت.
و دیدم که ملل در ستیز فرو میروند، سپاهیان آهنین به پیش خواهند تاخت، در میان خون و آتش، شهرها خاکستر میشوند و مردمان در میان شعلهها خواهند گریست، جنگی خواهد بود که هیچ مرزی را به رسمیت نمیشناسد؛ سرزمینها به نام خون و قدرت تجزیه خواهند شد و پرچمهای کهنه در آتش فرو میروند.
من دیدم که آسمان زبانه کشید و زمین دریا شد. موجهایی که زمین را در کام خود فرو میبردند، خطوط سواحل را بازنویسی کردند. از ویرانههای شرق تا خاکسترهای غرب، طبیعت پیکار خود را مقابل انسان آغاز کرد و آنچه بنا کرده بودند، به نیستی گردید.
و بدانید که این پایان نبود
بلکه آغاز عصری نوین است
نظمی که پس از اندیشههای کهن برمیخیزد
و در میان شعلههای حقیقت
سوداگران جهل را در هم خواهد شکست.
و من دیدم که کاخ ماسهای فرو پاشید و آتش در رم جدید برافروخته شد.
و دیدم که بر عرش کاخ، تاجداران بیچهره لرزان ایستاده بودند.
و از میان ستونهای سپید، شکافی سیاه پدیدار گشت.
و در آن شب، تاجهای پوسیده بر زمین افتادند.
و من دیدم که دیوارهای پوسیدهی استبداد سیاه در زلزلهی خشم مردم ترک برداشتند.
و دیدم که خورشیدی تازه از شرق برخواست.
و دیدم که پردههای سیاه جهل فرو افتادند.
و خورشید روشنگر از پسِ قرنها خاموشی سر برآورد.
من شنیدم که ناقوس بیداری در دل شبِ سکوت نواخته شد.
دیدم که دروازههای کهنهی دروغ
که چهارده قرن دروازهبانان مرگ از آن پاسداری میکردند
در برابر یورش حقیقت از هم شکافتند
و ستارهی آزادی، بر آسمان تاریک سرزمین خورشید با نوری طلایی طلوع کرد
و خواهید دید که باز خواهید گشت به طوماری که راز سایهها را نوشت در آینده.
پیام محوری: اراده انسان و نظم نوین
برخلاف پیشگوییهای سنتی که آینده را ثابت و غیرقابل تغییر میدانند، اکبری تأکید میکند که “آینده بر سنگ حک نشده، بلکه بر امواج ارادهی انسان جاری است.” او سرنوشت را به رودخانهای تشبیه میکند که با هر تصمیم انسان به سویی جدید میرود. این دیدگاه، هواداران سازمان جهانشمول را به کنشگری و آگاهی دعوت میکند، با این پیام که فجایع پیشرو میتوانند به ظهور نظمی نوین و عادلانه منجر شوند.
“این پیشگوییها زادهی تقدیر نیستند… سرنوشت، همچون رودخانهای است که شاخههایش به هزار مسیر میرود، و هر گام و هر تصمیم ما، آن را به سوی سرزمینی تازه میبرد.”
– طومار نهم
واکنشها و تفسیرها
طومار نهم به سرعت در شبکههای اجتماعی و محافل خبری مورد بحث قرار گرفت. هواداران اکبری این طومار را الهامبخش و نشانهای از بینش عمیق او میدانند و معتقدند که سازمان جهانشمول راهنمایی برای عبور از تاریکی به سوی نور است. برخی تحلیلگران، اشارههای طومار به فناوریهای آهنین و طغیان طبیعت را هشداری درباره تغییرات اقلیمی و پیشرفتهای کنترلنشده فناوری تفسیر کردهاند.
با این حال، منتقدان طومار نهم را مبهم و بیش از حد نمادین میدانند و معتقدند که فقدان جزئیات مشخص، امکان سوءاستفاده از این پیشگوییها برای اهداف تبلیغاتی را فراهم میکند. برخی نیز سازمان جهانشمول را به دلیل فعالیت در سایه و عدم شفافیت درباره اهداف و ساختار خود مورد انتقاد قرار دادهاند.
سازمان جهانشمول و نقش شایان اکبری
سازمان جهانشمول، که اکبری آن را رهبری میکند، خود را جنبشی برای اتحاد جهانی و ترویج آگاهی معرفی میکند. با این حال، اطلاعات کمی درباره ساختار یا برنامههای این سازمان در دسترس است. اکبری در طومار نهم خود را به عنوان پیامرسانی معرفی میکند که “فانوس فروزنده” را در ظلمت حمل میکند، اما از افشای هویت یا برنامههای دقیق خودداری میکند.
انتشار طومار نهم در کانال رسمی سازمان جهانشمول نشاندهنده تداوم استراتژی این گروه برای استفاده از پیامهای رمزآلود و شاعرانه برای جلب توجه است. با افزایش محبوبیت این طومارها در شبکههای اجتماعی، پرسشهایی درباره نیت واقعی اکبری و تأثیر این پیشگوییها بر مخاطبان مطرح شده است.
طومارهای شایان اکبری ترکیبی از هشدار درباره فجایع طبیعی و اجتماعی، نقد استبداد و جهل، و امید به ظهور نظمی نوین است. این طومار، با زبانی شاعرانه و نمادین، مخاطبان را به تأمل درباره آینده و نقش خود در شکلدهی آن دعوت میکند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟